جدول جو
جدول جو

معنی پنج فال - جستجوی لغت در جدول جو

پنج فال
(پَ)
از تقسیمات حکومتی ولایت لارستان فارس. طول آن 48هزار و عرض 12هزار گز است درجنوب غربی لار. مرکز اشکنان و عده قرای آن 9 است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنج گان
تصویر پنج گان
پنج پنج، پنج تا پنج تا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنج پا
تصویر پنج پا
خرچنگ، جانوری سخت پوست با چنگال های دراز، لاک خارجی پهن و سخت، یک یا دو زوج آرواره و دو چشم پایه دار که به یک پهلو حرکت می کند و معمولاً در دریا و گاه در خشکی زندگی می کند
پیچپا، کلنجک، کلنجار
فرهنگ فارسی عمید
(پَ هَِ)
ناخنان معشوق
لغت نامه دهخدا
(پَ)
اوقات نماز پنجگانه، نام پرده ای از موسیقی. (غیاث اللغات).
- گوشۀ پنج گاه، گوشه ای در موسیقی.
، خانه پنجم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن پنج خال کعبتین باید. رجوع به شش گاه و یک گاه شود، کنایه از حواس خمسه باشد. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(خُ جُ)
شهری بوده بر جنوب فارس میان شهر لار و بندر سیراف و آن را حنجپال بحاء مهمله نیز گویند. (از رحلۀ ابن بطوطه)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
رفتن سایه و شب و مانند آن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رفتن سایه. (از اقرب الموارد) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(پَ)
پنج. چنگ. نشگون
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنج هلال
تصویر پنج هلال
ناخنان معشوق
فرهنگ لغت هوشیار
اوقات نماز پنجگانه، خانه پنجم نرد، حواس خمسه، آوازیست ایرانی و آن در پایان راست پنجگاه خوانده میشود. (پنجگاه) و (سپهر) حالت در آمد (نوا) را دارد و مثل این است که به نوای پنجم فوقانی رفته باشیم. سپس عشاق شنیده میشود و راست پنجگاه تبدیل به نوا میگردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج شاخ
تصویر پنج شاخ
پنج انگشت، پنج شاخه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج پا
تصویر پنج پا
خرچنگ، برج چهار از دوازده برج فلکی برج سرطان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج شاخ
تصویر پنج شاخ
پنج انگشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنج پا
تصویر پنج پا
((پَ))
خرچنگ، برج چهارم از دوازده برج فلکی، برج سرطان
فرهنگ فارسی معین
چنگکی که دارای پنج شاخه است و برای هموار کردن کرت ها شخم
فرهنگ گویش مازندرانی